بیوگرافی ساعد هدایتی

خانواده ساعد هدایتی:
پدر ساعد هدایتی اصالتا آستارایی ست و مادرش اهل رشت هست. او خود نیز همانند مادرش متولد رشت هست. پدرش کلاه فروش و مادرش منزل دار هست. او بچه سوم خانواده و یک خواهر و برادر قبل از خود دارد. اما در کنار این ها او یک برادر کوچوک هم دارد و سومین فرزند از خانواده شش نفره خود محسوب می شود.

اصالت ساعد هدایتی:
طبق گفته او تا هفت سالگی در رشت زندگی کرده اند و سپس به دنبال استخدام پدرش در یک شرکت به تهران آمدند. تهران آمدن خانواده هدایتی مصادف با کلاس دوم آغازین ساعد بود. در طی زندگی در تهران، اصالت خود را از دست نداد و هنگامی که به رشت سفر می کردند گیلکی گفت‌وگو می کرد.

آغاز از قبل انقلاب:
ساعد هدایتی در سال 1349 وقتی تنها پانزده سال داشت کار خود را با استودیوی فیلمسازی پارس اغاز کرد اما با کار در بیمارستان، سال های سال از این پیشه دور ماند.

بیمارستان و مدیری:
او بالاخره توانست بعد از سال ها دوری از صنعت فیلمسازی، نهایتا در سال 73 و در سریال “سلام دوستی” که در نوروز 74 پخش شد، بالاخره ایفای ايفاي نقش کند اما دوستی تصادفاً او با آقای مدیری مسیر هنری جدید و منحصر به فردی را برایش رقم زد.

معروفیت ساعد هدایتی:
تلاش “ساعد هدایتی” با مهران مدیری در سال 78 و با سریال پلاک 14 ابتدا شد. از آن پس در بیشتر کارهای آقای مدیری، جز هنرمندان تغییرناپذیر بود. گفتنی هست او در طی سال های 81 تا 82 و با سریال پاورچین توانست به معروفیت برسد.

ازدواج
ساعد هدایتی متاهل بوده و او اکنون صاحب دو فرزند هست.

دلداده آشپزی ام
او در طی یکی از مصاحبه هایش عنوان کرده که به تندی دلداده آشپزی هست. او آشپزی را از خردسالی و با درست کردن نیمرو ابتدا کرده هست و اکنون می تواند انواع فسنجان ها، قورمه سبزی ها، کوفته تبریزی ها و غذاهای رشتی و فست فودی را درست کند.

رو دست همسر
همسرش نیز اهل شمال هست و دستی در آشپزی دارد اما هدایتی عنوان کرده که اشپزی او از همسرش بهتر هست و خود را متخصص تر خطاب می کند. مثلا او برای درست کردن یک سس برای باقلا پلو یا زرشک پلو از سیر و لیمو استفاده می کند که بینهایت خوش طعم تر هست.

دزدی میلیونی
یکی از روزهایی که قرار بود هدایتی به بانک برود، ماشینش پنچر می شود. این اتفاق حدودا سال 85 رخ داده. درون کیفی که قرار هست به بانک ببرد، سه میلیون و ششصد هزار تومان وجه نقد و مقداری وسایل گرانبها زندگی همراه داشته هست. زمانی که برای گرفتن پنچری ماشین خود جلوی یک پنچر گیری می ایستد تا به آن ها بگوید ماشینش پنچر هست. متوجه می شود که کیفش همراهش نیست و آن را دزدیده اند. او می گوید در آن زمانه چنان شوکه شده و تپش قلب گرفته که نمی دانسته چه کار کند. او تنها بوده و تا کنون با پایان پیگیری ها هنوز خبری از آقا دزده و وسایلش نشده هست.

دورهمی سبب بیکاریم شد:
ساعد هدایتی می گوید از وقتی که مهران مدیری از ساخت فیلم و سریال دست کشیده و به دنبال دورهمی رفته، تقریبا بلاتکلیف شده هست. او می گوید امروزه شرایط به نحوی دگرگونی کرده هست که بیشتر کارگردانان به جای فیلم و سریال به سوی برنامه های تبلیغاتی و بیزینسی رفته اند. او این کارها را به دور از آثار تصویری خوانده و نوعی کاسبی می داند.

دعوت همکاری مدیری:
ما قبول نکردیم ولی این افتخار را داشتیم که در کار با ایشان همکاری کنیم. من چیزی حدود 14 سال هست با ایشان همکاری می کنم و در تیم آقای مدیری پرکار هستم. زمانی که او کار جدیدی را ابتدا می کند، اصلا دور از انتظار نیست که من جزئی از آن باشم.

کارهای مدیری با ویژگی های گوناگون
فیلم ها و سریال های مختلفی که بازی کرده ام، هر کدام ویژگی ها و ژانرهای مخصوص خود را داشته اند مثل نوروز77، ببخشید شما تا شب های برره و تولیدی های سینمای خانگی. با این که هرکدام گوناگون اند اما ژانر اصلی کارهای مدیری همه و همه یکی هست. البته با شخصیت های مختلف و قصه های گوناگون. جنس کار او مردم پسند و اجتماعی هست و مشکلات آن ها را با بیانی شیوا و طنز ارائه می دهد.

بازیگری به دور از کلیشه
یکی از ویژگی های بارز یک هنرمند طنز در کارهای آقای مدیری، کلیشه ای نبودن آن هست. چرا که اگر بازیگری کلیشه ای باشد، دیگر برای مردم جذابیتی ندارد. این ویژگی در کارهای او به وفور دیده می شود که شخصیت پردازی در هر کار گوناگون و گوناگون هست.

پاچه خواری نمی کند
او توصیف دادن از مهران مدیری را پاچه خواری یا هر گونه تملق نمی داند بلکه آن ها را حقیقت عنوان کرده هست. اگر گفت‌وگو های من یا دوستانم را درباره آقای مدیری بخوانید، احتمالا بگویید او تملق می کند یا پاچه خوار هست اما اصلا اینگونه نیست و ما چهارده سال هست با یکدیگر همکاری می کنیم و بینهایت هم دوستانی صمیمی و وفدار هستیم.  مهران مدیری در کارگردانی و خصوصا کارگردانی طنز درجه یک هست و مشابه ندارد. کارگردانی او بینهایت آسوده بوده و بشر  اصلا با او آزردن نمی شود. شخص در کنار او حس خستگی نمی کند.
طنز و تکیه کلام ها:
تکیه کلام ها در کارهای طنز معمولا بر سر زبان ها می افتند خصوصا در کارهای اقای مدیری. چرا که من هنوز هم تکیه کلام های پاچه خواری را در سریال پاورچین، بر سر زبان مردم می شنوم چون با تمرکزفکر و کار بینهایت انتخاب شده اند. واژه پاچه خواری به صورتی هست که هنوز هم به وفور استفاده می شود و به آسودگی در زبان می چرخد. در صورتی که می بینیم در برخی فیلم ها یا سریال ها الفاضی استفاده می شود که نه تنها کاربردی نداشته بلکه در زبان ما ملموس هم نیستند.